سفارش تبلیغ
صبا ویژن

91/3/9
1:54 عصر

شرایط تحقق وثبوت ارتداد

بدست علی عابد در دسته

شرایط تحقق و ثبوت ارتداد

تحقق و ثبوت ارتداد و کفر مسلمان شرایطى دارد که اگر همه یا بخشى از این شرایط تحقق نیابد نمى‏توان به ارتداد کسى حکم کرد و احکام فقهى ارتداد را درباره او جارى دانست. این شرایط عبارتند از:

الف- بلوغ: به نظر فقهاى امامیه‏[1] و برخى فقهاى اهل سنت‏[2] بلوغ شرعى از شرایط تحقق ارتداد است،

ب- عقل: بر پایه این شرط، اگر مجنون دست از اسلام بردارد یا سخن و عمل کفرآمیزى از او سرزند مرتد نخواهد بود، زیرا بر مجنون نیز مانند طفل نابالغ تکلیفى نیست.[3] پیامبر اکرم (ص) فرمود: رفع القلم عن ثلاثة: عن النائم حتى یستیقظ و عن الصبى حتى یحتلم و عن‏المجنون حتى یعقل؛[4] سه گروه تکلیف ندارند: شخصی که خوابیده است تازمانی که بیدار نشده است تکلیف ندارد، کودکی که هنوز بالغ نشده و دیوانه تا زمانی که عاقل شود.

ج- اختیار: اگر تغییر عقیده یا انکار ضروریات دین با اکراه واجبار دیگران صورت گیرد ارتداد محقق نمى‏شود[5]، چنان که قرآن کریم کسانى را که با اجبار سخنان کفرآمیز بر زبان برانند از ارتداد و مجازات آن استثنا کرده و مى‏فرماید: «مَنْ کَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِیمانِهِ إِلّا مَنْ أُکْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالإِیمانِ وَلکِنْ مَنْ شَرَحَ بِالکُفْرِ صَدْراً فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ»؛[6] هرکس پس از ایمان آوردن خود به خدا کفر ورزد عذابى سخت خواهد داشت، مگر آن که مجبور شده ولى قلبش به ایمان اطمینان دارد، لیکن هرکس سینه‏اش به کفر گشاده گردد خشم خدا بر آنان است و برایشان عذاب بزرگ خواهد بود.

د- قصد: کسى که عمل یا گفتارى کفرآمیز از او سر مى‏زند باید در عمل یا گفتارش قصد جدّى داشته باشد و با توجه و هوشیارى سخن یا عملى را مرتکب شود، اما اگر از روى غفلت، سهو، مزاح، خواب یا بى‏هوشى، دین و ضروریات آن را انکار کند و یا عمل کفرآمیزى از او سر زند مرتد و کافر نخواهد شد.[7]

برخى روایات کارها یا سخنانى که بدون قصد جدّى از انسان‏ها صادر شود بدون اثر دانسته شده که تکلیف و کیفرى در پى ندارد، پیامبر اکرم (ص) فرمود: رفع عن أمّتی تسعة، الخطأ والنسیان و ما أکرهُوا علیه و ما لا یطیقون و ما لایعلمون و ما اضطرّوا الیه ...؛[8] از امت من نه چیز برداشته شده است: کارها یا سخنان برخاسته از خطا، فراموشى یا اجبار یا کارهایى که از توان آنان خارج است یا به آن جهل یا اضطرار دارند ...».



[1] - جواهرالکلام، ج 41، ص 609 و الموسوعة الفقهیه، ج 2، ص 22

[2] -الفقه على مذاهب الاربعه، ج 5، ص 35 و الفقه الاسلامى، ج 7، ص 5579

[3] - المبسوط، طوسى، ج 7، ص 288؛ المغنى، ج 10، ص 75 و الموسوعة الفقهیه، ج 2، ص 22

[4] -سنن ابى داوود، ج 2، ص 339 و بحارالانوار، ج 30، ص 681

[5] - الموسوعة الفقهیه، ج 2، ص 23

[6] - نحل، آیه 106

[7]- جواهر الکلام، ج 41، ص 610؛ تحریرالوسیله، ج 2، ص 445 و الموسوعة الفقهیه، ج 2، ص 22

[8]-. وسائل الشیعه، ج 15، ص 369؛ بحارالانوار، ج 2، ص 280 و کنز العمال، ج 4، ص 233